ورزش همگانی در اصفهان؛ از صبحگاهی تا بیصبری برای تغییر
سعید انالی – مربی تیم ملی کاراته و دانشجوی دکترای مدیریت ورزشی
به گزارش پایگاه خبری فتوح نیوز،در نگاه نخست، ورزش همگانی باید سادهترین و در دسترسترین نوع ورزش برای مردم باشد؛ اما در عمل، سادهترین بخش آن، همان چند ایستگاه ورزش صبحگاهی شده است که سالهاست در قالبی تکراری، بدون نوآوری و بدون اثرگذاری جدی ادامه دارد.
سؤال اینجاست: آیا مأموریت هیأت همگانی فقط همین است؟ چند موسیقی تند در پارکها و چند حرکت دستهجمعی برای آمار و عکس یادگاری؟
ورزش همگانی فلسفهای بسیار عمیقتر دارد. رسالت آن رسوخ در سبک زندگی مردم است، نه اجرای چند برنامه مناسبتی.
این بخش از ورزش، باید در قلب خانوادهها بنشیند، در ذهن کودکان عادت بسازد و در ذهن والدین “ضرورت” تلقی شود، نه “انتخاب”.
وقتی مردم ورزش را جزئی از سبد زندگی خود بدانند، جامعه سالمتر، شادتر و پویاتر خواهد شد. اما چرا هنوز از این هدف فاصله داریم؟ زیرا سیاستگذاریها همچنان شکلمحور و نه اثرمحور هستند.
زیرا هنوز میان هیأتها، شهرداری، آموزشوپرورش، رسانهها و دانشگاهها یک همافزایی واقعی شکل نگرفته است. و زیرا مدیران ما گاهی ورزش همگانی را با برگزاری رویداد اشتباه میگیرند، نه با ساخت فرهنگ. اکنون زمان آن رسیده که ورزش همگانی از حالت “مراسم” خارج شود و به یک “حرکت اجتماعی” تبدیل گردد
در دنیای امروز، خانهها کوچکتر شدهاند، اما فرصتها بزرگتر. آپارتماننشینی یعنی تجمع انرژی انسانی در یک نقطه؛ یعنی ظرفیت برای تشکیل گروههای ورزشی محلی، پویشهای خانوادگی، چالشهای حرکتی و حتی لیگهای کوچک خانگی.
چرا این ظرفیت عظیم مغفول مانده است؟ شهرداریها میتوانند محور تحول باشند؛ اگر به جای تکرار الگوهای قدیمی، به سراغ طراحی فضاهای ورزشی خرد در مجتمعهای مسکونی بروند، یا با رسانهها و تولیدکنندگان محتوا همکاری کنند تا “ورزش در خانه” تبدیل به یک فرهنگ رسانهای شود.
صداوسیما هم میتواند نقش بیبدیلی ایفا کند، اگر بخواهد: کافی است به جای پخش تبلیغ چیپس و نوشابه، چند دقیقه ورزش واقعی و قابل انجام برای خانوادهها پخش کند. واقعیت این است که سلامت جامعه با چند همایش حفظ نمیشود.
ورزش همگانی باید به زبان مردم ترجمه شود؛ ساده، قابل لمس و جذاب. وقتی خانوادهها احساس کنند ورزش، شادی و تعامل را به زندگیشان اضافه میکند، خودشان مبلّغ آن خواهند شد.
ورزش همگانی اگر بخواهد از رکود بیرون بیاید، باید از مردم دوباره معنا بگیرد، نه از آییننامهها. باید مدیرانش جسارت داشته باشند؛ جسارت دیدن ضعفها و اصلاح مسیر. روزگاری ورزش همگانی در اصفهان میتوانست الگوی کشور باشد، اما حالا درگیر تکرار است.
شاید وقت آن رسیده که دوباره هدف را به یاد بیاوریم: ورزش برای همه، نه فقط برای صبحها در پارکها.